ویلا حیات
نویسنده
ویلا حیات ،مازندران، نور
ایده طراحی برآمده از نیازهای کارفرما، خلق فضایی مطابق با شرایط اقلیمی و حل پارادوکسهای موجود در مسألهی طراحی است. ویلا در سایتی هم جوار به جنگل و مشرف به دریا قرار گرفته. در طول سالیان، استقرار عرصههای عمومی در طبقه همکف و عرصه خصوصی در طبقه فوقانی، تبدیل به الگوی متداول معماری شهرک شده است. ایده اولیه با جایگیری عرصه عمومی که معمولا در طول روز کاربرد بیشتری دارد در طبقه اول و عرصه خصوصی در همکف پیشنهاد شد؛ این تقسیمبندی از محدودیت های ضوابط شهرسازی در میزان سطح اشغال و دید محدود به جنگل به واسطه وجود دیوارهی دور تا دور شهرک به ارتفاع طبقه همکف، منتج شد. در گام دوم تغییر زاویه حجم فوقانی و کاستن از توده صلب، فرم بنا را شکل داد.
جایگیری بازشوهای روبه رو در دو جبهه شمال و جنوب، تهویه طبیعی هوا را برای کاهش میزان رطوبت فضای داخل امکانپذیر و طراحی فضاهایی با حداقل بازشو در جداره غربی، معضل کج باران و نور مزاحم غرب را پاسخگو بوده. محدودیت ابعاد داخلیِ فضاها، ساختن مبلمان هایی نظیر میز ناهارخوری، ترکیبِ میز تلویزیون و نیمکت و المان های نوریای را مسبب شد با رنگهای خنثیِ سفید و سیاه، تا صحنهای شود برای عشوهگریِ طبیعتِ رنگباز. نور هم در این بازی، مشاطه گرانه، از پنجره های شرق ، به عمق فضا گام نهاد؛ سرِ راه سایهها را بر بدنه و کف جای گذارد، و در آخر مصرانه تلاُلوی این انعکاس را در دیوار آشپزخانه با صفحات منعکس کننده به عمق جان حک کرد. همبستگی کائنات زیر چشم آسمان، بام مسطح ویلاحیات، دوختنِ دریا و جنگل را شاهد است.
معلق ساختن دیوار بتنی، کنده شدن پله ها و دیوارها از کرسی با هدف کم کردن توده، پارادوکسی شد بر ساخت های رایجی که کل توده بر روی زمین قرار می گیرد. رعایت حریم خصوصی همسایگی ، صلب شدن جدارهها و درونگرایی را در جبهه غرب و تامین نورگیری و دید و منظر، برون گرایی را بر جداره های شرق پدیدار کرد. این خاصیت های دو گانه اما پیوسته که بودن هر کدام، دیگری را نیز هستی داده، الگوی بی مرزی در پروژه را شکل داد.