فهرست
ایوان دهکده برنده تندیس طلایی و رتبه اول دومین جایزه ملی بناهای فاخر
اِیـــْـــوانِ دِهــْـــکَده
محل اجرا: فردیس کرج ، شهرک دهکده ، لادن فرعی ، پ 8
کاربری: ویلای مسکونی
کارفرما: حسام ابویی
معمار: نیما میرزامحمدی | فضـــای فَـــــــرا تُـــــهی |
دستیاران طراحی: رعنا سیاقی ، شمیم پروانه
مدیر پروژه و اجرا: نیما میرزامحمدی
سرپرست کارگاه: رضا سهاون
طراح سازه: پدرام زرپاک ، مرتضی باقری
طراح تاسیسات مکانیک و الکتریکی : کامران نراقی پور ، پدرام احمدی
مجری اسکلت فولادی: سازه گستر جم
مدلسازی: رعنا سیاقی
رندرینگ : رعنا سیاقی ، شمیم پروانه
دیاگرام و گرافیک: رعنا سیاقی
عکس: محمد حسین حمزه لویی
مساحت سایت: 750 متر مربع مساحت زیربنا: 300 متر مربع
تاریخ شروع و اتمام: 1401 -1402
این پروژه تمرین و تجربه ای است برای یک اتصال به تاریخ! آنچه که آنرا | ثروت معماری گذشته | می نامیم.
کوششی برای اینکه یکی از برجسته ترین کهن الگو های معماری گذشته | ایـــوان | را به ویلای فرسوده ای متصل کنیم که خود مربوط به دوره ای از ورود مدرنیسمِ پیش از انقلاب است ؛ ۵۰ سال از عمرش می گذرد و اگرچه جز سادگی، ارزش معمارانه ویژه ای ندارد اما در بافت شهرکی اصیل ( شهرک دهکده ) واقع شده که پیش از انقلاب توسط دفتر عبدالعزیز فرمانفرمائیان در نزدیکی تهران احداث گردیده است.
برای آنکه بتوانیم خوانشی متعلق به دوران خود را در جریان پیوسته معماری ایران ادا کنیم کوشیده ایم در مرزی میان ارجاعات تاریخی و تعلق به دوران پسا مدرن حرکت کنیم.
کهن الگویِ | ایـــوان | فارغ از فرم کاریزماتیک و تاثیر گذارش ، فضایی بی بدیل را برای اقلیم غالب این سرزمین خلق کرده که در حَظّ از فضا بی مانند است.
آن نخستین دیدارمان از بنای یک طبقه قدیمی با سقفی که آنچنان کوتاه بود که حتی درختان دل انگیز حیاط را نیز به زحمت می شد دید در ترکیب با دیوار های ضخیم باربر و پنجره های کوچک که سر پناهی به شدت دلگیر را تداعی می نمود ما را بر آن داشت تا بکوشیم با بهره گیری از الگوهای معماری گذشته، آن حَظِّ از فضا را برای یک ویلای آخر هفته ی متعلق به دوران اکنون در حد توان احیا کنیم.
سقفِ تمامی بنا را که نمی شد بلند کرد اما اگر نشیمن رو به حیاط را هم مرتفع می کردیم خود غنیمتی بزرگ بود؛ چرا که در این بنای کوچک ، همین نشیمن بود که قلب فضا و محل رویدادها را می ساخت.
پس در نخستین گام ، پس از بررسی موقعیت دیوارهای باربر ، سقف بخشی از نشمین را برداشتیم و از آنجا که سقف جدید می بایست بر روی دیوارهای باربر طرفین می نشست ، الگوی | طاق | مناسب ترین پاسخ به اقتضائات موجود بود. همینجا بود که با توجه به موقعیت نشیمن و شیب اندک حیاط ، ایده ی احیای | ایـــوان | از ذهنمان گذشت. به این ترتیب یک طاق نسبتا بزرگ با دهانه ۷ متر را بر بنا نشاندیم . طاقی که از سمت جنوب امتداد می یابد و | ایـــوان | اصلی را رو به حیاط می سازد و از سمت شمال هم نشیمنی تازه در تراز بام پدید می آورد. حال، بنای بسته و دلگیر قدیمی ارتباط و گشودگی های گسترده ای هم با محیط پیرامون و هم با بام پیدا می کند.
پس از توسعه طاق بزرگ به سمت حیاط و پدید آمدن | ایـــوان | اصلی ، بر آن شدیم تا بدیلی مشابه آن را در دل حیاط نیز بنشانیم و با مسیری که میان این دو طاق برقرار می کنیم ارتباطی مستحکم با طبیعت پیرامون را رقم بزنیم. همینجاست که گویی ایوانی که همیشه یک طرفش به سمت بیرون باز بوده و میانه ی درون و بیرون بوده است ، ۲ سمتش باز می شود و در مرزی میان الگوی امروزی آلاچیق و الگوی کهن کوشک می ایستد.
میان آن طاق بزرگ | ایــوان | و طاق کوچک | کوشک | هم ، استخری نشاندیم که به راه اتصال این دو چسبیده و طراوت و خنکایش را میان آنها تقسیم می کند.
با استقرار پلکانی که نشیمن اصلی را به نشیمن بالا وصل می کند و در امتداد راهی که ایوان اصلی را به ایوان کوچک متصل ساخته قرار می گیرد ، یک ارتباط دیالکتیک میان درون و بیرون بنا پدید آمده است؛ بنایی که پیرامون آنرا درختانی بلند و طبیعتی سبز احاطه کرده و به لطف معماری جدیدش ، حَظّ دائمی از این طبیعت را میسر می سازد.
دیوارهای باربر را که در محور شمالی جنوبی قرار گرفته بودند نمیشد حذف کرد اما باقی دیواره ها را به گونه ای حذف یا جابجا کردیم تا از یک سو به کیفیت فضاهای داخلی بیفزاییم و از دیگر سو اضافات را از ساختار بیرونی بنا بزداییم و آنرا به مکعبی ساده تبدیل کنیم که با طاقی بزرگ ترکیب شده است.
چیز دیگری که ذهنمان را مشغول ساخته بود این بود که به نحوی عنصر | بـازی | را به فضا بیفزاییم. تاب بازی یا بادپیچ ، از بازیهای کهن و آیینی مردم ایران زمین بوده است. بازی نشاط آوری که از دیرباز دست مایه ی شعر برخی از شاعران پارسی گو شده و حتی ابوریحان بیرونی خاستگاه آنرا به جمشید و و زمان او نسبت می دهد.
تاب ریسمانی است که از دو سو به درخت یا جایی دیگر بسته می شود و در آن می نشینند و به وسیله آن در هوا به جلو و عقب حرکت می کنند.
در اینجا این ریسمانها از فرازِ طاقِ ایوان آویزان شده و در مرز میان ایوان و استخر قرار گرفته است. تابیدن در این ایوان، تجربه ای بی بدیل از نوسان ، تعلیق و جهش میان مرز درون، ایوان و استخر است که با بازیگوشی، این مرزها را در هم می آمیزد و مخلوط می کند.
حضور آجر و پرداختن به جزییات و نمادهای معماری گذشته به گونه ای است که یک باز آفرینی عین به عین از گذشته نباشد اما ریشه های اصالت خود را به رخ بکشد.
سیمان طوسی رنگ نما ، علاوه بر آنکه تعلق به زمانه ی اکنون را یادآوری می کند گویی گوهر آجری درونش را محافظت می نماید. در داخل، آجرها ، بیشترِ کف ، سقف و دیوارها را پوشانده اند تا هم بر گرما و انسجام فضا بیفزایند و هم ارتباط با گذشته را استحکام بخشند.
این آجرها فقط در قسمت ورودی به بیرون آمده اند تا بخشی از سِرِّ درون بنا را آشکار سازند.
همچنین برای آنکه رد زمانه ی خود را بر جزییات بیفزاییم، نور را با طاق در هم آمیخته ایم؛ آجرهایی نورانی که لا به لای تار و پود آجری طاق ها نشسته اند و روشنایی لطیفی را بر فضا می گسترانند.